هنر بر صحنه مقاومت؛ سینما و تئاتر ایران چگونه زبان مبارزه اجتماعی شدند؟
از تئاترهای خیابانی تا فیلمهای اجتماعی، هنرمندان ایرانی سالهاست بار سنگین نقد جامعه را به دوش میکشند. هنر در ایران نهتنها عرصهای برای زیباییشناسی، بلکه ابزاری برای مقاومت، بیداری و مبارزه اجتماعی بوده است. اجرای اخیر رویا میرعلمی در برنامه «کارناوال» بار دیگر این نقش را پررنگ کرده است.
هنر به مثابه نیرویی برای دگرگونی
هنر، در طول تاریخ و در بزنگاههای اجتماعی، فراتر از نقش سنتی خود در خلق زیبایی، به ابزاری قدرتمند برای بیان اعتراض، آگاهیبخشی و پایداری تبدیل شده است. این تحول، به ویژه در فرهنگهای مقاومت، هنر را به یک نیروی فعال برای بیداری و همبستگی بدل میکند. در این چارچوب، هنرمند به عنوان صدای خاموشان و وجدان بیدار جامعه عمل میکند و حقایقی را روایت میکند که ممکن است از چشم تاریخ پنهان بمانند. مقاومت فرهنگی به عنوان استفاده گسترده از هنر، ادبیات و سنتهای دیرینه برای به چالش کشیدن سیستمهای ناعادلانه تعریف میشود. این شیوۀ بیان، دسترسی وسیعی دارد و مخالفت را در اشکال مختلفی مانند موسیقی اعتراضی، نقاشیهای خیابانی و تئاترهای نمادین به نمایش میگذارد.
در شرایطی که بیان مستقیم سیاسی با محدودیت مواجه است، هنر به عنوان زبانی استعاری و چندلایه عمل میکند که امکان انتقال پیامهای اجتماعی را فراهم میسازد. این آثار هنری، علاوه بر رساندن پیام، احساسات جمعی را برمیانگیزند و مخاطب را به تأمل و واکنش وا میدارند. در یک تحلیل عمیقتر، هنر به عنوان «آخرین سنگر مقاومت» شناخته میشود، به خصوص زمانی که تمام راههای مستقیم برای اقدام و اعتراض مسدود شدهاند. ویژگی این نوع هنر در رویارویی مستقیم با قدرت نیست، بلکه در توانایی آن برای دگرگون کردن آگاهی فردی است. این هنر بدون نیاز به اجازه یا اطاعت از مقامات، در ابهام و استعاره شکوفا میشود و به شکلی گریزپا، به درون آگاهی افراد نفوذ میکند.
هرچه فشار بیشتر باشد هنر به عنوان ابزاری برای مقاومت، ظریفتر، لایهلایهتر و عمیقتر میشود. فشار سیستم (علت) هنرمند را وادار میکند تا از بیان صریح و مستقیم پرهیز کند و به سمت خلق آثاری استعاری و نمادین (معلول) حرکت کند. این هنر، در قالب کنایهها و اشارات، از کشف و سرکوب آشکار دور میماند، زیرا ایدهها و احساسات را نمیتوان مانند یک سند یا تصویر توقیف کرد. این تحول را میتوان به وضوح در تاریخ ادبیات و هنر ایران، به ویژه در دهههای ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ ، مشاهده کرد و الگویی مشابه در دوران معاصر نیز تکرار میشود.
هنر مقاومت تنها یک پیام نیست، بلکه یک بستر ارتباطی و هویتساز است. آثار هنری، به عنوان یک زبان جهانی، افراد را به یکدیگر متصل میکنند و احساسات و تجربیات مشترک را به اشتراک میگذارند. این ارتباطات انسانی به تقویت حس همبستگی و انسجام اجتماعی منجر میشود. در زمینه مقاومت اجتماعی، هنر به طور خاص برای «مرئیسازی» گروههای به حاشیه رانده شده عمل میکند. به عنوان مثال در ایران، ناصر فکوهی به نقش هنر در مرئیسازی حضور اجتماعی زنان اشاره کرده است. این نقش به ویژه در جامعهای با نرخ پایین اشتغال زنان و مردسالاری ریشهدار، حیاتی است و هنر را به فرصتی برای مقابله با حذف اجتماعی بدل میکند. از این رو، هنر نه تنها به نقد واقعیت موجود میپردازد، بلکه با ایجاد ارتباطات و هویتهای جمعی، به ساختن یک واقعیت جدید و توانمندسازی افراد کمک میکند.
هنر و سیاست در ایران؛ سیر تحول یک رابطۀ مسئلهدار
رابطۀ میان هنر و سیاست در ایران معاصر، از دوران انقلاب مشروطه، همواره مسئلهدار و پرنوسان بوده است. در آغاز، نخبگان ایرانی در تلاش برای جبران «عقبماندگی تاریخی»، وظیفۀ اصلاح جامعه را بر دوش روشنفکران هنرمند گذاشتند. با این حال، برخی از تأثیرگذارترین هنرمندان این دوران، از جمله صادق هدایت و نیما یوشیج، آگاهانه از درگیری مستقیم با سیاست دوری گزیدند. انقلاب آنها در «فرم و اندیشه هنری» اتفاق افتاد، و همین رویکرد به ادبیات فارسی امکان یک جهش بزرگ را داد که به درک پیچیدگیهای جامعه معاصر ایران کمک کرد.
اما پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و با بسته شدن فضای سیاسی، «بار سیاست بر دوش فرهنگ افتاد». در دهههای چهل و پنجاه شمسی، هنر و به ویژه شعر، به شدت سیاسی شد. شاعران برای سرودن اشعار خود تحت تعقیب قرار میگرفتند، اما استعارهها و ایهامهای شعری چنان نافذ و روشن بود که از دایره اهل ادب فراتر رفت و به ابزاری مؤثر در شکلگیری جنبش اعتراضی منجر به انقلاب بدل شد. تعهد سیاسی و اجتماعی به رکن اصلی کار هنری تبدیل شد و حتی هنرمندان با رویکرد غیرسیاسی مورد تمسخر قرار میگرفتند.
این دادهها یک الگوی تاریخی تکرارشونده را نشان میدهند: انسداد سیاسی، فشار را به حوزه فرهنگی منتقل میکند و هنر به ابزار اصلی برای بیان نارضایتی و اعتراض تبدیل میشود. در چنین شرایطی، هنر اعتراضی با استفاده از استعارهها و نمادها شکوفا میشود و به بخشی جداییناپذیر از روح جمعی مردم تبدیل میگردد. این الگو به طور مشخص در دهههای ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ و پس از آن در خیزشهای دهههای اخیر ایران قابل مشاهده است.
هنر مقاومت؛ نبرد روایتها
واژه «مقاومت» در ایران یک مفهوم واحد و بیطرف نیست؛ بلکه میدانی برای نبرد بر سر روایتها است. یک جریان هنری، «هنر مقاومت» را با مفاهیم دفاع، ایستادگی و معنویت گره میزند و آن را نمایشگر هویت ملی در برابر «استبداد و تجاوز» بیرونی میداند. این جریان به طور ویژه در بستر «دفاع مقدس» به موضوع مقاومت میپردازد. سینما نیز به عنوان قدرتمندترین رسانه هنری، بستر اصلی برای بازنمایی فرهنگ مقاومت در برابر اشغالگری و ستم خارجی شده است.،
در مقابل، جریان هنری دیگری مقاومت را در برابر وضع موجود، مشکلات اقتصادی و نابرابریهای اجتماعی تعریف میکند. این جریان اغلب با محدودیت و سانسور روبرو است. هنر در این بستر، بازتابدهنده دردها و رنجهای مردم است.
این نبرد بر سر معنای «مقاومت»، خود یک پدیده اجتماعی و سیاسی مهم است که نشان میدهد چگونه هنر به یک ابزار ایدئولوژیک تبدیل میشود و چگونه گروههای مختلف برای کنترل روایت آن مبارزه میکنند.
تجلی هنر مقاومت در ایران: بررسیهای موردی
سینما و تئاتر در ایران، به ویژه در دوران معاصر، به ابزارهایی قدرتمند برای بیان اعتراضات اجتماعی تبدیل شدهاند. تئاتر در ایران تاریخی ریشهدار دارد که به دوران باستان بازمیگردد و در دورههای مختلف از جمله قاجار، محتوای طنز و انتقادی به خود گرفت. در دوران اخیر، تئاتر مستند با بهرهگیری از اسناد و روایتهای واقعی، به ابزاری برای به چالش کشیدن واقعیت و ارتقای آگاهی اجتماعی بدل شده است. این ژانر توانسته با وجود محدودیتها، تجربه زیسته گروههای حاشیهای را به نمایش بگذارد و گفتوگوهای عمومی را برانگیزد.
یکی از نمونههای بارز این رویکرد، نمایشهای با محوریت حقوق و جایگاه زنان است. برای مثال، نمایشنامه «عروسی بانو گشسب» به قلم اردشیر صالحپور، داستان پهلوانی زنی ایرانی را روایت میکند که در زورآوری چیزی از مردان کم ندارد. در مثالی دیگر، نمایشنامه «پنج صندوق»، به سرگذشت زنی میپردازد که برای رهایی برادرش به نزد والی، قاضی، وزیر و پادشاه میرود و از دام سوءاستفادههای اخلاقی آنها با هوشمندی میگریزد و نهایتاً همه آنها را در صندوقهایی زندانی میکند تا بداخلاقیشان رسوا شود. در دوران معاصر، نمایشهایی مانند «آدم و حوا» در اوایل قرن ۱۳۰۰، که به تهیهکنندگی و بازیگری زنان اجرا شد، اولین کنش تئاتریکال با مضمون کشف حجاب بود و از عواید آن، کلاسهای سوادآموزی برای زنان بیسواد برگزار شد. در حال حاضر، نمایشهای تئاتر میتوانند به مسائلی مانند تنهایی انسان معاصر بپردازند. اخیراً، رویا میرعلمی با اجرایی در برنامۀ «کارناوال» به مسائل و مشکلات زنان، از دوران قاجار تا به امروز، پرداخته است.
در سینما نیز آثار اعتراضی با فریاد بلند بر سر مسئولان و نمایش ناامیدی از سیستم، به عنوان آثاری اعتراضی شناخته میشوند. فیلمهای قیصر و آژانس شیشهای نمونههایی از این رویکرد هستند. با این حال، به دلیل اعمال محدودیتها در مرحله تصویب فیلمنامه، پدیده فیلمسازی زیرزمینی رونق بیشتری گرفته است. این فیلمها بدون مجوز رسمی ساخته میشوند و به دنبال بازنمایی مسائل پنهان جامعه هستند. فیلم توقیفی «خانه پدری» نمونهای از آثاری است که به دلیل پرداختن به موضوعات حساس اجتماعی از اکران عمومی بازماند.
در سینمای وحید جلیلوند نیز، آثار او به نقد مسائل اجتماعی میپردازند. فیلم «بدون تاریخ، بدون امضا»، با نمایش یک خانواده فقیر در تقابل با یک پزشک، به موضوعاتی مانند فقر و احساس گناه میپردازد. این فیلم توانسته با مهارت کارگردانی، مخاطب را تا پایان با خود همراه کند. فیلم دیگر او، «شب، داخلی، دیوار»، به موضوعاتی مانند فقر، اعتراضات اجتماعی و سرکوب میپردازد و از طریق فضاسازی دقیق و نمادپردازی، فضای وهمآور و پرتنشی را خلق میکند. این فیلم تلاش میکند تا عذاب وجدان را در قبال کارهای گذشته و تلاش برای تنبیه خود را به نمایش بگذارد.
موسیقی اعتراضی: از آوازهای نوستالژیک تا فریاد رپ
موسیقی اعتراضی در ایران پدیدهای جدید نیست و ریشههای آن را میتوان در موسیقی مقامی و دوران انقلاب مشروطه جستجو کرد. هنرمندان بزرگی مانند محمدرضا شجریان، موسیقی را «سروش سرزمین و مردم» و «زبان اعتراض و گله مردم» میدانستند. این نگاه به موسیقی، که در آن کلام اهمیتی کلیدی داشت، با ذات استعاری موسیقی سنتی ایرانی همخوانی داشت. با این حال، در دهههای اخیر و به ویژه با ظهور نسل جوان و دسترسی به فناوریهای نوین، فرم و محتوای موسیقی اعتراضی دستخوش تحول شده است. سبکهای جدیدی مانند رپ و راک به بستری برای بیان اعتراض تبدیل شدهاند. رپ اعتراضی، با استفاده از زبان مستقیم و صریح خیابان، به دنبال نقد و بازتاب مستقیم مسائل اجتماعی است. این نوع موسیقی، از گلهگذاریهای تغزلی گذشته فاصله گرفته و به سمت مطالبهگری عریانتر حرکت کرده است. عامل کلیدی این تغییر، دسترسی به اینترنت و پلتفرمهای دیجیتال است که امکان انتشار سریع و گسترده این آثار را فراهم میکند. این پدیده، برخلاف دهههای گذشته، نیاز به واسطهها و کانالهای پخش سنتی را کاهش داده و ارتباط مستقیم میان هنرمند و مخاطب را برقرار میکند.
شعر و ادبیات: استعارههای پنهان در برابر سانسور آشکار
شعر و ادبیات در ایران، قدیمیترین بستر برای بیان انتقادی و سیاسی بودهاند. نمونههای تاریخی آن در اشعار ملکالشعرای بهار و همچنین شاعران سیاسیشده دهههای ۴۰ و ۵۰ به وضوح دیده میشود. ادبیات مقاومت پس از انقلاب اسلامی نیز، با تمرکز بر جنگ و آرمانهای انقلاب، نقش مهمی در بازتاب وقایع تاریخی و اجتماعی ایفا کرده است. این ادبیات با خلق شخصیتها و روایتها، تلاشهای مردم را در برابر سختیها به نمایش میگذارد و هویت ملی و دینی را تقویت میکند.
از سوی دیگر، بسیاری از نویسندگان و شاعران برجسته، موضعی منتقدانه داشته و به همین دلیل آثارشان با سانسور و محدودیت روبرو بوده است. با این وجود، ادبیات مقاومت، به دلیل پیوند عمیق با فرهنگ و حافظه تاریخی، نقشی حیاتی در حفظ و انتقال تجربه مقاومت ایفا میکند. با گذشت زمان، نویسندگان جوان با دیدگاههای جدید، به این جریان غنا میبخشند و این پایداری نشان میدهد که سانسور نمیتواند به طور کامل بر قدرت روایت غلبه کند. ادبیات همچنان به حیات خود ادامه میدهد و در قالب روایات و اشعار، حافظه تاریخی و مقاومت یک ملت را زنده نگه میدارد.
هنر، آگاهی و امید؛ پلی به آینده
هنر، حتی در سختترین و تاریکترین شرایط، میتواند همچون نور امید عمل کند و انگیزه برای ادامه مسیر را به مخاطب منتقل سازد. هنر مقاومت، با زنده نگه داشتن حافظه تاریخی جنبشها و بازسازی روح جمعی، یک جنبش را در راستای تغییر اجتماعی همراهی میکند. این نقش به ویژه در جوامعی که با سرکوب و نابرابری مواجهاند، اهمیتی دوچندان مییابد. در دوران معاصر ایران، هنر نه تنها به بیان مشکلات فعلی میپردازد، بلکه به عنوان نمادی برای بازیابی و تقویت هویت ملی نیز به کار گرفته میشود، همانطور که هنر هخامنشی به عنوان نماد هویت ملی مورد توجه قرار گرفته است. این توانایی هنر در ایجاد پلی میان گذشته، حال و آینده، آن را به ابزاری قدرتمند برای دگرگونی فرهنگی و اجتماعی تبدیل میکند.
ریحانه فراهانی
بسیار عالی بود.
سلام.
ما در تیم خبری هفترخ نیوز بسیار خرسندیم که این مطلب برای شما مفید بوده.