از کمدین فضای مجازی تا مستندساز سینما/ سرنا امینی: من بلاگر نیستم!
سرنا امینی، کارگردان و کمدین مطرح، که بیشتر با ویدیوهای طنز در فضای مجازی شناخته میشود، در جشنواره سینما حقیقت از تغییر مسیر خود به سمت مستندسازی صحبت کرد. او در این گفتوگو تأکید کرد که هرگز بلاگر نبوده و هدفش همیشه تولید محتوای انتقادی و اجتماعی با نگاهی متفاوت بوده است. امینی از تلاشهایش برای ساخت مستند «بچه سوم» گفت و از تاثیرات این تغییر در زندگی حرفهای و شخصیاش پرده برداشت.
به گزارش خبرنگار پایگاه خبری هفترخ؛ جشنواره سینما حقیت از 18 آذر در پردیس سینمایی چارسو شروع به کار کرد و تا 25 آذر ادامه دارد. یکی از مستندهای اکران شده در این جشنواره با نام «بچه سوم» کاری از سرونا امینی است. کسی که بیشتر با کلیپهای طنزش در فضای مجازی او را میشناسیم.
«بلاگر» برچسبی اشتباه برای من است
سرنا امینی در حاشیه جشنواره سینما حقیقت گفت: واژهای که خیلی راجع به من استفاده میشود واژه غلط بلاگر است. ابتدای کار من هیچ وقت بلاگر نبودم این واژه غلط است. من کمدینی بودم که در فضای مجازی با موضوعات روز شوخی میکردم و کارهای طنز اجرا میکردم که انتقادی-اجتماعی بود.
وی در ادامه گفت: با احترام به بلاگرها؛ این را اضافه کنم که آنها از مسائل روزمره،تفریحات و سفرهای خود فیلم و عکس منتشر میکنند. من هیچ وقت این کارو نکردم.
امینی با اشاره به گروه مخاطب خود افزود: مخاطب من در ابتدا کودک و نوجوان بود برای همین هیچ وقت به خودم اجازه نمیدادم که اخلاقیات رو زیر پا بگذارم یا خدای نکرده بخواهم از چهارچوبهای اخلاقی بگذرم و خیلی برام جالب بود که در دوران کرونا مخاطبین من رنج سنی ۶۰، ۷۰ سال هم بودند. همیشه افتخار میکنم که در دوران کرونا توانستم مردم را بخندانم.
این کارگردان مستند با اشاره به جریان طنز و کمدی در سینمای ایران گفت: جریان طنز و کمدی در تاریخ سینمای ایران همیشه وجود داشته، ولی به شکل امروزی که در فضای مجازی و تصویری میبینیم، به این شکل نبوده است. به طور مثال، تئاتر سیاهبازی در گذشته وجود داشته که بسیاری از ویژگیهایی که امروز در فضای طنز و کمدی میبینیم، در آن دوران نیز در تئاتر سیاهبازی قابل مشاهده است. در مورد تولید مستند، باید بگویم که یک نقطهای در فیلمنامه به نام “منحنی تغییر شخصیت” داریم. در این نقطه شخصیت بر اساس اتفاقاتی که برایش میافتد، تمامی ارزشها و باورهایش تغییر میکند. به نظرم، تغییر کردن یکی از زیباترین ویژگیهایی است که خداوند به انسان داده. این تغییر در من هم یک شبه اتفاق نیفتاد. چندین سال است که به سمت سینما رفتهام و کارهای کوتاه داستانی ساختهام.
امینی در توضیح دیگر اثرهای تولیدی خود گفت: اولین کار من در زمینه ساخت فیلم کوتاه داستانی بود که به ۱۷ فستیوال جهانی راه پیدا کرد و جوایزی هم دریافت کرد. کار دومم هم به تازگی پخش شده و به نوعی به آن به چشم «آخرین بچه» نگاه میکنم. در حال حاضر کار سومم را در دست دارم.
مسیر کمدی تا مستندسازی
وی گفت: ازمانی که تصمیم گرفتم مستند بسازم، به دنبال سوژهای انسانی بودم که بتوانم خودم را جای او بگذارم و چالشهایش را درک کنم. به پیشنهاد یکی از دوستانم با آقای مهدی کلاته آشنا شدم. پیش از آشنایی، تنها میدانستم که ایشان تنها شنوای یک خانواده هستند. در جلسه اول متوجه شدم که برخی اعضای خانواده ایشان به دلیل یک حادثه ناشنوا شدهاند و آقای کلاته با مشکلاتی در تلفظ کلمات مواجه بودهاند. این مسیر زندگی او و تبدیل شدنش به دوبلور، موضوعی شد که باعث شد تصمیم بگیرم فیلمی بسازم.
امینی با اشاره به فرایند ساخت این مستند گفت: فرآیند ساخت مستند حدود ۶ ماه طول کشید. سه ماه اول، زمان پژوهش بود و بعد از آن سه ماه پیش تولید و پس تولید. تدوین کار در آخرین لحظه انجام شد. در این مدت با آقای فراهانی صدر آشنا شدم و از ایشان خواستم که تدوین کار را انجام دهند. باید کسی را پیدا میکردم که جهان فیلم را درک کند و به تصویر بکشد. ارتباط با خانواده آقای کلاته چالش اصلی بود، چون نمیتوانستم مستقیماً با آنها ارتباط برقرار کنم. در نهایت، آقای کلاته خودشان به عنوان رابط من و خانوادهشان عمل کردند.
وی با اشاره به بازسازی صحنهها ادامه داد: بازسازی صحنهها یکی از جنبههای مهم کار بود. من حدود صد صفحه پژوهش داشتم و بر اساس آن، تصمیم گرفتم که کدام صحنهها را بازسازی کنم. برخی از صحنهها برایم مهم بود و دوست داشتم شخصیتهای اصلی خودشان این بازسازیها را ببینند. این تصمیم شاید به خاطر احترامی که به خانواده کلاته داشتم گرفته شد، اما مخاطبان هم این روند را دوست داشتند.
امینی از تلاشهایش برای رسیدن به مستند ساز شدن هم گفت: پیشرفت من خیلی سریع نبوده است. من به مدت سه سال شبانهروز در حال مطالعه، دیدن ویدیوهای آموزشی و شرکت در دانشگاه بودم. در کنار آن، به عنوان پدر خانواده هم مسئولیت دارم، بنابراین زمان زیادی را صرف یادگیری و کار میکنم.
وی گفت: در آینده، دوست دارم یک مستند دیگر بسازم. قطعاً اگر سوژه انسانی پیدا کنم، باز هم به سراغ چنین سوژههایی خواهم رفت. نمایش فیلم خوب بود و خدا را شکر واکنشهای مثبتی از سوی مستندسازان و تماشاگران دریافت کردم. پیامهای زیادی از همکاران و دوستان مستندساز دریافت کردم که این برای من بسیار خوشایند بود.
سرنا امینی کارگردان مستند بچه سوم در پایان فیلمش را در یک جمله خلاصه کرد و گفت: اگر بخواهم فیلمم را با یک واژه توصیف کنم، قطعاً به «تنهایی» میرسم. نه به معنای منفی آن، بلکه در ستایش تنهایی. استاد کیارستمی جملهای دارد که میگوید: “ما آدمها در تنهایی انسانهای بهتری هستیم.” فکر میکنم مهدی کلاته نیز در تنهایی خود به این اصل از زندگی رسیده که زیباترین حسها را نمیتوان دید یا شنید، بلکه فقط با قلب میتوان آنها را احساس کرد.
